صلاحِ کار کجا و منِ خراب کجا؟
ببین تفاوتِ رَه کز کجاست تا به کجا
دلم ز صومعه بگرفت و خِرقِهٔ سالوس
کجاست دیرِ مُغان و شرابِ ناب کجا؟
چه نسبت است به رندی صَلاح و تقوا را؟
سماعِ وَعظ کجا نغمهٔ رَباب کجا؟
ز رویِ دوست دلِ دشمنان چه دریابد؟
چراغِ مُرده کجا شمعِ آفتاب کجا؟
چو کُحلِ بینشِ ما خاکِ آستانِ شماست
کجا رویم بفرما ازین جناب کجا؟
مَبین به سیبِ زَنَخدان که چاه در راه است
کجا همی رَوی ای دل بدین شتاب کجا؟
بِشُد! که یادِ خوشش باد روزگارِ وصال
خود آن کِرِشمه کجا رفت و آن عِتاب کجا؟
قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دوست
قرار چیست صبوری کدام و خواب کجا؟
صلاحِ کار کجا و منِ خراب کجا؟ ببین تفاوتِ رَه کز کجاست تا به کجا
معنی :
مصلحتاندیشی در کار و زندگی کجا و من خراب بی سامان کجا ، ببین میان این دو راه و روش چقدر فاصله وجود دارد.
معنی لغات :
"واو در مصراع اول" : در مصراع اول "و" ، افادۀ معنی دوری و ناسازگاری میکند. یعنی من با صلاح کارفاصله دارم.تفسیر بیت :
میگوید مصلحت اندیشی در کارهای زندگی نیاز به دوراندیشی و تدبیر دارد و من که رند و بیپروا هستم ، از صلاحاندیشی به دورم ، میان روش زندگی من با مصلحت اندیشی فاصله بسیار است.
دلم ز صومعه بگرفت و خِرقِهٔ سالوس کجاست دیرِ مُغان و شرابِ ناب کجا؟
معنی :
از خانقاه و خرقۀ نیرنگ و ریا دلگیر شدم ، دیر مغان و شراب ناب کجاست ؟
معنی لغات :
صومعه : در اصل عبادتگاه عیسویان است که بالای کوه و تپه واقع شده است ، معادل واژۀ دِیر، و سپس در ادبیات پارسی در معنی خانقاه آمده است و در بیت نیز مراد همین معنی اخیر است.
سالوس : چرب زبان ، ریاکار
تفسیر بیت :
از خانقاه و پوشیدن خرقهای که با ریا و نیرنگ ملازمه (ارتباط) دارد ، ملول شدم ، معبد مغان زردشتی و شراب ناب کجاست ، همچنانکه صومعه با خرقۀ تزویر ملازمه دارد ، دیر مغان نیز با شراب ملازمه دارد. زیرا رسم زردشتیان است که در معابد خود شراب بریزند و بنوشند و مغان و موبدان مباشر امرند.
(شرح غزلهای حافظ ، ج ۱ ، دکتر حسینعلی هروی)
چه نسبت است به رندی صَلاح و تقوا را؟ سماعِ وَعظ کجا نغمهٔ رَباب کجا؟
معنی :
تقوی و پرهیزکاری با عوالم بیپروایی چه مشابهتی دارد ؟ ، شنیدن سخنان واعظ کجا و شنیدن آوای رباب کجا
معنی لغات :
رند : این واژه در اشعار حافظ بسیار استفاده شده است و از کلمههای کلیدی است. در مجموع باید گفت که رند را به شخصی اطلاق میکند که زیرک ، لاابالی ، بیقید به آداب و رسوم عمومی و اجتماعی باشد. کسیکه بیتوجه به جو و محیط حداکثر بهره را از زندگی گذرا برگیرد.
سَماع : در لغت به معنای شنیدن است ، چنانکه گویند سماع حدیث یا سماع قرآن ، اما در اصطلاح صوفیه ، عبارتند از آواز خوش و آهنگ دل انگیز و بهطور مطلق قول و غزل و آنچه ما امروز به موسیقی تعبیر میکنیم. (فرهنگ اشعار حافظ، رجایی ، صفحه 179)
شاعر با توجه به دو معنی مذکور کلمه سماع را طوری به کار برده که طنزی در بردارد. یعنی از سماع وعظ ، ما را یاد معنی دیگر سماع که موسیقی است میاندازد و بلافاصله نغمه رباب را میآورد و به آن سو توجه میدهد.
نغمه : صدای خوش ، لحن یا آواز
رباب : نوعی ساز که تکامل یافتۀ آن ویولن امروزی است.
تفسیر بیت :
عوالم رندی و بیپروایی با عوالم تقوی و پرهیزگاری قابل تلفیق نیست . نسبت این دو به یکدیگر مانند نسبت شنیدن موعظه و شنیدن صدای موسیقی است.
(شرح غزلهای حافظ ، ج ۱ ، دکتر حسینعلی هروی)
ز رویِ دوست دلِ دشمنان چه دریابد؟ چراغِ مُرده کجا شمعِ آفتاب کجا؟
معنی :
دل دشمنان از روی دوست چه درک میکند ، میان چراغ مرده و شمع درخشان آفتاب فرق بسیار است.
تفسیر بیت :
دل دشمن بر اثر کینه تیره است. نمیتواند از روی درخشان دوست چیزی درک کند و به فیضی برسد. قیاس میان این دو مانند مقایسه میان چراغ خاموش و شمع روشن آفتاب است. دل دشمن شمع مرده است و روی دوست آفتاب درخشان است.
(شرح غزلهای حافظ ، ج ۱ ، دکتر حسینعلی هروی)
چو کُحلِ بینشِ ما خاکِ آستانِ شماست کجا رویم بفرما ازین جناب کجا؟
معنی :
وقتی خاک آستانِ درب خانۀ شما ، سرمۀ چشم ماست ، بفرمایید از این آستان کجا برویم.
معنی لغات :
کُحل : سرمه
بینش : در بیت به معنای چشم آمده است.
جناب : درگاه ، آستان
تفسیر بیت :
وقتی خاک آستان درب خانه شما برای ما خاصیت سرمه را دارد و سبب تقویت بینایی چشم ما میشود ، از درب خانۀ شما کجا بروم. ناگزیر سر بر آستانۀ درب خانۀ شما میگذاریم تا آن خاک در چشم ما برود.
(شرح غزلهای حافظ ، ج ۱ ، دکتر حسینعلی هروی)
مَبین به سیبِ زَنَخدان که چاه در راه است کجا همی رَوی ای دل بدین شتاب کجا؟
معنی :
به سیب زنخدان نگاه نکن و مراقب باش که در این راه چاه وجود دارد ، ای دل من با این شتاب به کجا میروی
معنی لغات :
زنخدان : چانه
سیب زنخدان : چانهای زیبا مانند سیب
چاه زنخدان : گودی میان لب زیرین و چانه
کجا : تکرار کجا در مصراع دوم برای اظهار شگفتی است.
تفسیر بیت :
میگوید وقتی به سوی سیب زنخدان معشوق میروی ، توجه داشته باش در چاه زنخدان نیافتی . مقصود این است هنگامیکه متوجه زیبایی معشوق هستی ، از آفات و گرفتاریهای راه عشق غافل مباش.
(شرح غزلهای حافظ ، ج ۱ ، دکتر حسینعلی هروی)
بِشُد! که یادِ خوشش باد روزگارِ وصال خود آن کِرِشمه کجا رفت و آن عِتاب کجا؟
معنی :
روزگار وصال ، که آرزو دارم همیشه به خوبی از آن یاد گردد ، گذشت. آن ناز و کرشمۀ معشوق و آن عتاب و تندی کجاست.
تفسیر بیت :
میگوید روزگار وصال ، که ذکرخیرش برقرار بماند ، گذشت. آن عوالم که گاهی ناز و کرشمه و گاهی برخورد و تندی میان ما و محبوب بود کجا رفت.
"سودی" تذکر اکید داده است که "یاد" بدون اضافه به "خوش" خوانده شود. و در این صورت معنی این میشود که یاد بر روزگار وصال خوش باد، که معنی درستی ندارد. اما " یادِخوشش باد" را ذکرخیرش برقرار باد معنی میکنیم.
(شرح غزلهای حافظ ، ج ۱ ، دکتر حسینعلی هروی)
قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دوست قرار چیست صبوری کدام و خواب کجا؟
معنی :
ای دوست آرام و خواب از حافظ توقع مدار ، قرار چیست ، صبر و تحمل چه چیز است و خواب کجاست
تفسیر بیت :
و بدین ترتیب غزل که با اظهار بیپروایی نسبت به صلاح کارِ من خراب آغاز میشود ، در سرگشتگی و بیقراری پایان میپذیرد.
(شرح غزلهای حافظ ، ج ۱ ، دکتر حسینعلی هروی)
تفسیر غزل شماره ۱ : الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
نظرات
امل درویش
2 روز پیش
ارسال پاسخ
درود بر شما تفسیر عالی. نکته هم داره و اینه که یاد از خوش جدا خونده میشه چون معنیش کاملتره به این دلیل که میگه بشد یاد یعنی گذشت. خاطره شد اون به کام بودن روزگار و خوشی روزگار. ممنون از سایت خوبتون.